داستان شب show

داستان شب

Summary: ما هر شب راس ساعت 23، برای شما یک داستان کوتاه می‌خوانیم.

Join Now to Subscribe to this Podcast
  • Visit Website
  • RSS
  • Artist: shenoto | داستان شب
  • Copyright: 2015-2018 shenoto - For Personal Use Only

Podcasts:

 لنگه به لنگه | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:11:49

بعضی صبح ها که از خواب بیدار می شدم ، دلم می خواست با پیرهن خواب کهنه ، موهای شانه نکرده و جوراب های لنگه به لنگه ، جلوی تلویزیون بنشینم و کارتون تماشا کنم. کارتون های والت دیزنی رو دوست داشتم. دلم می خواست انگور بی دانه جلویم بگذارند و در دنیای دختر خاکستر نشین، زیبای خفته و سفید برفی و هفت کوتوله غرق شوم. دلم می خواست دختر خاکستر نشین... داستان "لنگه به لنگه" نویسنده : زویا پیرزاد خوانش : شیوا هندی

 بلقیس مهرجو | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:12:34

دوباره خواب از سرم پریده بود. از لای پرده زرشکی اتاق یه ستون محکم و ثابت از نور خورشید افتاده بود روی بدنم. از بالای پیشونی تا زانو. چشم راست من رو هم گرفته بود زیرش و نمی ذاشت که به خواب بره. واسه همین کلا قید خواب رو زدم. از روی تخت خواب بلند شدم و رفتم داخل آشپزخونه تا قهوه دم کنم. قهوه جوش رو آماده کردم و ... داستان "بلقیس مهرجو" نویسنده و خوانش : سیدعلی شانه ساز

 بلقیس مهرجو | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:12:34

دوباره خواب از سرم پریده بود. از لای پرده زرشکی اتاق یه ستون محکم و ثابت از نور خورشید افتاده بود روی بدنم. از بالای پیشونی تا زانو. چشم راست من رو هم گرفته بود زیرش و نمی ذاشت که به خواب بره. واسه همین کلا قید خواب رو زدم. از روی تخت خواب بلند شدم و رفتم داخل آشپزخونه تا قهوه دم کنم. قهوه جوش رو آماده کردم و ... داستان "بلقیس مهرجو" نویسنده و خوانش : سیدعلی شانه ساز

 تصویری از یک عشق | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:16:00

این کیست که مثل ستون های دود از بیابان برمی آید و به مر و بخور و همه عطریات تاجران معطر است . باب سوم آیه ی شش غزل غزل های سلیمان. مرد به کفش های زن خیره می شود که نقش اژدهای سرخ داشته . می پرسد: خانم روی کفش های شما... داستان "تصویری از یک عشق" نویسنده : ابوتراب خسروی خوانش : نوشین فراحمدی

 تصویری از یک عشق | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:16:00

این کیست که مثل ستون های دود از بیابان برمی آید و به مر و بخور و همه عطریات تاجران معطر است . باب سوم آیه ی شش غزل غزل های سلیمان. مرد به کفش های زن خیره می شود که نقش اژدهای سرخ داشته . می پرسد: خانم روی کفش های شما... داستان "تصویری از یک عشق" نویسنده : ابوتراب خسروی خوانش : نوشین فراحمدی

 شما سیروس را ندیدید؟ | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:16:40

سیروس یه دسته گل گنده می خره می ره خواستگاری . خونواده عروس خانم اول می پرسن : چن سالته ، شغلت چیه ، ماشین داری ، خونه داری ، همه رو سیروس مثه بلبل جواب می ده. می گن باریکلا ، آفرین! به به . فقط بگید آقای دوماد کلسترولشون چقدره؟ یه وقت سکته نزنه دخترمون بیوه بشه؟! سیروس می گه ... داستان "شما سیروس را ندیدید" نویسنده و خوانش : احسان رضایی

 شما سیروس را ندیدید؟ | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:16:40

سیروس یه دسته گل گنده می خره می ره خواستگاری . خونواده عروس خانم اول می پرسن : چن سالته ، شغلت چیه ، ماشین داری ، خونه داری ، همه رو سیروس مثه بلبل جواب می ده. می گن باریکلا ، آفرین! به به . فقط بگید آقای دوماد کلسترولشون چقدره؟ یه وقت سکته نزنه دخترمون بیوه بشه؟! سیروس می گه ... داستان "شما سیروس را ندیدید" نویسنده و خوانش : احسان رضایی

 از اول دو سانتی کج بود | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:30:43

دم غروب بود. خسته بودم و مزه سیگار بعد از کار در دهانم به تلخی میزد. فکر کردن به خرابی های رانای فکسنیم صورتم را توی آینه ماشین دلخور می نمود. توی آینه دیدمش . پرشیای مشکی کند کرد و در سمت چپ یا راست عقبش باز شد. عقب را حتم دارم. اما امان از این قانون آینه ها . انگار کنی کسی هولش داده باشد بیرون ... داستان "از اول دو سانتی کج بود" نویسنده : فرید حسینیان تهرانی خوانش : غزال صداقت

 از اول دو سانتی کج بود | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:30:43

دم غروب بود. خسته بودم و مزه سیگار بعد از کار در دهانم به تلخی میزد. فکر کردن به خرابی های رانای فکسنیم صورتم را توی آینه ماشین دلخور می نمود. توی آینه دیدمش . پرشیای مشکی کند کرد و در سمت چپ یا راست عقبش باز شد. عقب را حتم دارم. اما امان از این قانون آینه ها . انگار کنی کسی هولش داده باشد بیرون ... داستان "از اول دو سانتی کج بود" نویسنده : فرید حسینیان تهرانی خوانش : غزال صداقت

 شبنم ثانیه ها | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:15:15

برای چشم هایی که انتظار، شبنم خیزشان کرده است. داشت می مرد . اما نه از انفجار زمین و نه حتی با تیر خلاص آن عراقی ها. بلکه از خوشحالی . حتی نتوانست پا بر زمین بگذارد. چرخ بود که بر آسفالت فرودگاه رانده می شد. ویلچر. کاش می توانست. کاش می تونستم بدوم. دوید ... داستان "شبنم ثانیه ها" نویسنده : حسن بنی عامری خوانش : معصومه احمدپور

 شبنم ثانیه ها | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:15:15

برای چشم هایی که انتظار، شبنم خیزشان کرده است. داشت می مرد . اما نه از انفجار زمین و نه حتی با تیر خلاص آن عراقی ها. بلکه از خوشحالی . حتی نتوانست پا بر زمین بگذارد. چرخ بود که بر آسفالت فرودگاه رانده می شد. ویلچر. کاش می توانست. کاش می تونستم بدوم. دوید ... داستان "شبنم ثانیه ها" نویسنده : حسن بنی عامری خوانش : معصومه احمدپور

 فلوسی | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:19:14

یکی از شگردهای لازم برای کارآگاه شدن، این است که آدم همیشه ی خدا شانه هایش را بالا بگیرد و قدری قوز کند. به همین علت بود که وقتی این موجود فلک زده ای موسوم به ورد باب ووک ترسان و لرزان به دفتر کار من آمد، و کارت شناسایی اش را روی میز گذاشت، می بایست فی الفور با آن احساس سرمایی که یکهو ستون فقراتش را لرزاند، اعتماد می کردم. گفت ... داستان "فلوسی" نویسنده : وودی آلن خوانش : آرش بهرامی ، بهنام خادم ، محسن مرادی ، حسین شرفی

 فلوسی | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:19:14

یکی از شگردهای لازم برای کارآگاه شدن، این است که آدم همیشه ی خدا شانه هایش را بالا بگیرد و قدری قوز کند. به همین علت بود که وقتی این موجود فلک زده ای موسوم به ورد باب ووک ترسان و لرزان به دفتر کار من آمد، و کارت شناسایی اش را روی میز گذاشت، می بایست فی الفور با آن احساس سرمایی که یکهو ستون فقراتش را لرزاند، اعتماد می کردم. گفت ... داستان "فلوسی" نویسنده : وودی آلن خوانش : آرش بهرامی ، بهنام خادم ، محسن مرادی ، حسین شرفی

 پدر نایبعلی | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:06:30

پدر نایبعلی بودن ، یک اندوه مضحک بود. پدر یک دیوانه بودن . یک منگول که هیچ آزاری برای دیگران ندارد. و سعی می کند که به دیگران کمک هم بکند. اما کسی کمک او را نمی پذیرد. چون دیوانست. همین . نایبعلی از آن دیوانه ها بود که حسابی تربیت شده بود. هیچ وقت کثیف نمی گشت و همیشه کت و شلوار می پوشید. طبیعت چیزی بزرگ به او و خانواده اش بدهکار بود. آن هم شعور او برای منفعت طلبی بیش از حدی بود که آدم های عاقل داشتند. داستان "پدر نایبعلی" نویسنده : بهروز انوار خوانش : بهنام خادم

 پدر نایبعلی | File Type: audio/mpeg | Duration: 00:06:30

پدر نایبعلی بودن ، یک اندوه مضحک بود. پدر یک دیوانه بودن . یک منگول که هیچ آزاری برای دیگران ندارد. و سعی می کند که به دیگران کمک هم بکند. اما کسی کمک او را نمی پذیرد. چون دیوانست. همین . نایبعلی از آن دیوانه ها بود که حسابی تربیت شده بود. هیچ وقت کثیف نمی گشت و همیشه کت و شلوار می پوشید. طبیعت چیزی بزرگ به او و خانواده اش بدهکار بود. آن هم شعور او برای منفعت طلبی بیش از حدی بود که آدم های عاقل داشتند. داستان "پدر نایبعلی" نویسنده : بهروز انوار خوانش : بهنام خادم

Comments

Login or signup comment.