دو روز مانده به پایان جهان




داستان شب show

Summary: بعد با خودش گفت وقتی فردایی ندارم ، نگه داشتن این زندگی چه فایده ای دارد. بگذار این یک مشت زندگی را مصرف کنم. آن وقت شروع به دویدن کرد. زندگی را به سر و رویش پاشید. زندگی را نوشید و زندگی را بویید. و چنان به وجد آمد که دید می تواند تا ته دنیا بدود... داستان "دو روز مانده به پایان جهان" نویسنده : عرفان نظرآهاری خوانش : فائزه تاج فرد