![داستان شب show](https://d3dthqtvwic6y7.cloudfront.net/podcast-covers/000/089/153/small/.jpg)
Summary: گریم تمام شد . هنرپیشه آماده رفتن به صحنه بود ، که خبر مرگ کودکش را شنید. تماشاگران بی تابی می کردند. وقت به سرعت می گذشت. چاره ای نبود. تصمیم گرفت جلوی پرده ظاهر شود و ماجرا را برای مردم بازگوید. او هنرپیشه کمدی بود... داستان "اشک هنرپیشه" نویسنده : محمد عاصمی خوانش : غزال حسینی